گروه علمی فرهنگی هنری

گروه علمی فرهنگی هنری

سایه

منوي اصلي

آرشيو موضوعي

آرشيو مطالب

سايت ها و وبلاگهاي مفيد:


امکانات


وقتی که مرگ رمز پیروزی میشود...(3)

در قسمت دوم قول دادم که بگویم چرا مرگ رمز پیروزی است و میتواند انسان را به تمامی آرمانهایش برساند...چگونه...؟

برای همین اول یک حدیث از امام حسن مجتنبی(علیه السلام)خدمتتان عرض میکنم:

«براي دنيايت چنان کار کن که گويي جاودانه خواهي زيست و در کار آخرتت چنان باش که گويي فردا خواهي مرد.»

حال میخواهم برایتان متنی از سخنرانی کسی را اینجا بیاورم که با این که مسلمان نبود ولی معنی واقعی این حدیث را آنچنان درک کرد که همه مرگ او را فاجعه ای برای دنیای امروز میدانند و کمبود آن را خلأیی جبران ناپذیر میدانند.

متن زیر قسمتی از سخنرانی بسیار زیبا و آموزنده زنده یاد...ابرمرد جهان تکنولوژی و کامپیوتر...آقای استیو جابز است در موقع جشن فارغ التحصیلی دانشجویان دانشگاه استنفورد است:

داستان سوم من در مورد مرگ است:

من هفده سالم بود یک جایی خواندم که اگر هر روز جوری زندگی کنید که انگار آن روز آخرین روز زندگی تان باشد شاید یک روز این نظر به حقیقت تبدیل بشود. این جمله روی من تأثیر گذاشت و از آن موقع به مدت سی و سه سال هر روز وقتی که من توی آینه نگاه می‌کنم از خودم می‌پرسم اگر امروز آخرین روز زندگی من باشد آیا باز هم کارهایی را که امروز باید انجام بدهم، انجام می‌دهم یا نه.

هر موقع جواب این سؤال نه باشد من می‌فهمم تو زندگی ام به یک سری تغییرات احتیاج دارم. به خاطر دانستن این که بالآخره یک روزی من خواهم مرد برای من به یک ابزار مهم تبدیل شده بود که کمک کرد خیلی از تصمیم‌های زندگی ام را بگیرم چون که تمام توقعات بزرگ از زندگی، تمام غرور، تمام شرمندگی از شکست، در مقابل مرگ رنگی ندارند.

حدود یک سال قبل دکترها تشخیص دادند که من سرطان دارم. ساعت هفت و سی دقیقه‌ی صبح بود که مرا معاینه کردند و یک تومور توی لوزالمعده‌ی من تشخیص دادند. من حتی نمی دانستم که لوزالمعده چی هست و کجای آدم قرار دارد ولی دکترها گفتند این نوع سرطان غیرقابل درمان است و من بیشتر از سه ماه زنده نمی مانم. دکتر به من توصیه کرد به خانه بروم و اوضاع را رو به راه کنم. منظورش این بود که برای مردن آماده باشم و مثلاً چیزهایی که در مورد ده سال بعد قرار بود به بچه‌هایم بگویم در مدت سه ماه به آن‌ها یادآوری بکنم.

این به این معنی بود که برای خداحافظی حاضر باشم. من با آن تشخیص تمام روز دست و پنجه نرم کردم و سر شب روی من آزمایش اپتیک انجام دادند. آن‌ها یک آندوسکوپ را توی حلقم فرو کردند که از معده‌ام می‌گذشت و وارد لوزالمعده‌ام می‌شد. همسرم گفت که وقتی دکتر نمونه را زیر میکروسکوپ گذاشت بی اختیار شروع به گریه کردن کرد

چون که او گفت که آن یکی از کمیاب ترین نمونه‌های سرطان لوزالمعده است و قابل درمان است. مرگ یک واقعیت مفید و هوشمند زندگی است. هیچ کس دوست ندارد که بمیرد حتی آن‌هایی که می‌خواهند بمیرند و به بهشت وارد شوند. ولی با این وجود مرگ واقعیت مشترک در زندگی همه‌ی ما ست.

شاید مرگ بهترین اختراع زندگی باشد چون مأمور ایجاد تغییر و تحول است. مرگ کهنه‌ها را از میان بر می‌دارد و راه را برای تازه‌ها باز می‌کند. یادتان باشد که زمان شما محدود است، پس زمانتان را با زندگی کردن به جای زندگی بقیه هدر ندهید.

هیچ وقت توی دام غم و غصه نیافتید و هیچ وقت نگذارید که هیاهوی بقیه صدای درونی شما را خاموش کند و از همه مهمتر این که شجاعت این را داشته باشید که از احساس قلبی تان و ایمانتان پیروی کنید.

موقعی که من سن شما بودم یک مجله‌ی خیلی خواندنی به نام کاتالوگ کامل زمین منتشر می‌شد که یکی از پرطرفدارترین مجله‌های نسل ما بود این مجله مال دهه‌ی شصت بود که موقعی که هیچ خبری از کامپیوترهای ارزان قیمت نبود تمام این مجله با دستگاه تایپ و قیچی و دوربین پولوراید درست می‌شد. شاید یک چیزی شبیه گوگل الآن ولی سی و پنج سال قبل از این که گوگل وجود داشته باشد.

در وسط دهه‌ی هفتاد آن‌ها آخرین شماره از کاتالوگ کامل زمین را منتشر کردند. آن موقع من سن الآن شما بودم و روی جلد آخرین شماره‌ی شان یک عکس از صبح زود یک منطقه‌ی روستایی کوهستانی بود. از آن نوعی که شما ممکن است برای پیاده روی کوهستانی خیلی دوست داشته باشید. زیر آن عکس نوشته بود:

stay hungry stay foolish
این پیغام خداحافظی آن‌ها بود وقتی که آخرین شماره را منتشر می‌کردند
stay hungry stay foolish

این آرزویی هست که من همیشه در مورد خودم داشتم و الآن وقت فارغ‌التحصیلی شما آرزویی هست که برای شما می‌کنم.

با قسمت چهارم منتظر من باشید...

 


نظرات شما عزیزان:

FIROZI
ساعت20:55---26 فروردين 1391
salam veb khobi dari age mishe be manam ye sari bezan mamnoon misham
mytoyou.lxb.IR


محمد رضا لطفعلی آینه
ساعت12:44---25 فروردين 1391
با عرض سلام
این مطلب را خواندم و خیلی از خواندن آن در این وبلاگ لذت بردم و به معلوماتم اضافه شد
وبلاگ پرباری دارید و موضوعات خوبی در آن است .. تا جاییکه بتوانم در خدمت هستم و وبلاگ شما را لینک کردم ولی شرمنده اگر فرصت زیادی برای نوشتن و یا سر زدن به وبلاگها را ندارم
بنده مدیر سایت ادبی شعر تک هستم و کمی گرفتارم
در پناه خالق مهر
یا علی مدد


نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





نويسنده: علی صدیقین تاريخ: جمعه 25 فروردين 1391برچسب:مرگ,رمز,استیو,دانشگاه,جابز,موفقیت,تغییرات,تحول, موضوع: <-CategoryName-> لينک به اين مطلب

سايه...

سایه هم هست و هم نیست...مجازیست در عین حقیقت...مجازی که خبر از حقایقی میدهد...و آن حقیقت...حقیقت انسانیت است...

نويسندگان


کاوش

Template By: LoxBlog.Com


© All Rights Reserved to saayeh.LoxBlog.Com | Template By: NazTarin.Com